Footer Left Content

2009-07-17

گزارش تکمیلی ربوده شدن شادی صدر در نماز جمعه


آدينه، 26 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Friday 17 July

صبح امروز هنگامي كه شادي صدر همراه چند تن از دوستانش براي شركت در نماز جمعه عازم بودند در بلوار كشاورز تهران به طرز كاملأ غيرانساني دستگير شد. به گزارش سایت «میدان زنان»، يكي ازهمراهان شادي صدر درباره جريان بازداشت وي مي‌گويد: ما در حال حرکت به سمت نمازجمعه در بلوار كشاورز بودیم كه شخصی به ما نزدیک شد و به من گفت خانم تو با ما مياي بقيه برن! من و شادي با تعجب نگاهش مي‌كرديم كه يک موتورسوار از دور گفت: اين نه اون يكي! لباس شخصي‌ها آمدند طرف شادي و هلش دادند طرف يک ماشين پژو، شادی هم كه شوكه شده بود در ماشين نشست؛ من و دوستم داد زديم چرا مي‌بريدش؟ كه شادي به خودش آمد و شروع به داد و هوار و كوبيدن به در کرد. دوستم در ماشين را باز كرد و ما داشتيم شادي را مي‌كشيديم بيرون ولي ماموري كه داخل ماشين بود از داخل شادي را گرفته بود و مي‌كشيد داخل ماشين كه در همين حين مانتو از تنش در آمد؛ اما دوستم دست شادي را كشيد و او در حالي كه بلوز و شلور تنش بود از ماشين در آمد و فرار كرد. مامورها و من و دوستم هم دنبالش مي‌دويديم.
در اين حال يک مامور از روبرو بهش حمله كرد و از روسريش او را مي‌كشيد و شادي فقط مقاومت مي‌كرد براي همين هم روسريش در اومد و شادي دوباره فرار كرد. اين بار دو نفر ديگر سر رسيدند كه يكي ازآنها باتوم فنري داشت. شادي را با خشونت تمام گرفتند و زدند و او همچنان مقاومت مي‌كرد. ما را هم نگذاشتند به طرفش برویم، به زور گرفته بودندش و بردند به طرف ماشين. مامور تقريبا شادي را بغل كرده بود و اصلا حجابش برايش اهمیتی نداشت! در ماشين هم روسري را بهش ندادند و ماشين دور زد و سريع رفت.
راستش هيچ كس به غير از دوستم و من كاري نكرد، شايد اگه بيشتر بوديم نمي گذاشتيم این اتفاق بیفتد. شادي مي‌خواست كيفش را به ما بدهد كه مامور موتوري باز هم از دور داد زد كه كيفش باشد. مردم همه شوكه شده بودند و فقط متحير و هاج و واج تماشا مي‌كردند.
ما هيچ برگه يا حكمي از اين لباس شخصي‌ها نديديم و واقعا نمي‌دانيم آنها چه كساني هستند.

0 kommentarer:

Post a Comment

Twitter Delicious Facebook Digg Stumbleupon Favorites More